خیلی جالبه که از زمانی که من در این وبلاگ مشغول نوشتن نقد در ارتباط به سایت یتااهو شدم بودند کسانی که دوست داشتند که مسئله رو شخصی تلقی کنن و با وارد کردن انواع و اقسام نظرها این مطالب رو جوری نشون بدن که انگار من بواسطه نفعی که فکر میکردم می برم و نبردم و یا شاید به خاطر خصومت با افراد درون سایت این نقد ها رو مینویسم.
دوست گرامی من ( که هرچه به ذهنم فشار آوردم نتونستم به یادشون بیارم ) جناب آقای ماوندی مطالبی رو برای من نوشتند که زیبایی و نوع نوشتارشون مشخص میکنه که آداب نوشتاری رو کاملا دانسته و بخوبی بر ادبیات کلامی هم تسلط دارند.ایشون منو مورد لطف و محبت خودشون قرار دادند و در پیامی حتی شماره تماس خودشون رو هم برای من گذاشتند تا در تماسی در مورد مطلبی که نمیدانم چیست با ایشان به گفتگو بنشینم.
متاسفانه به دلیل مشغله کاری دیر این پیام را دیدم اما دوست دارم از این سرور گرامی سوال کنم که قرار است در رابطه با چه موضوعی گفتگو کنیم؟در مورد نقد نکردن و یا در باره بی دلیل حمایت کردن؟اینکه پس از 6 سال از راه اندازی یک وب سایت به دست افرادی که هریک خواسته و ناخواسته از مجموعه یتااهو کناررفتند و باشندگان فعلی حتی توانایی تغییر آن اسلوب و قالب قدیمی را هم ندارند؟ اینکه مدیریت یک وبلاگ درس نانوشته ای است که تا سوادش و علمش نباشد نباید ادعائی داشت و متاسفانه برخی دارند؟ اینکه ماندگاری در تفکرات قدیمی و نادرست ( در این باب ) به هیچ عنوان به روز نشدن و همچنان با مدیریت حسین قلی خانی دسترنج عده ای را به ورطه سقوط حرکت دادن؟ اینکه با داشتن اسامی بزرگی در راس این گروه بازهم در زمان بروز مشکل دست به دامن افرادی میشوند که آزرده این نام و نشان ها هستند؟ اینکه یتااهو نمادی برای عدم تحرک و پویایی شده و تمثیل زیبائی از درجازدن و هیچ کس هم ظاهراً دلسوزی برای این معضل بزرگ نمیکند و یا نمیخواهد بکند؟ اینکه یتااهو همانند بنگاهی مسافرتی شده و از اساسنامه خود دورگشته و به جای تاسی و اجرای آن به امور دیگر مشغول گشته و از توجه به اصل به سوی فرع ظاهرا زیباتری رفته است؟
سرور گرامی جناب گودرز خان ماوندی
از دلسوزی و محبت شما بی نهایت سپاسگزام که مرا مورد لطف خود قرارداده اید اما من کوچکتر از این هستم که مرا با الفاضی همچون با علم و یا دانش خطاب کنید چون بی گمان بیسواد ترین فرد در این جمع شاید من هستم و افسوس میخورم و غمگین میشوم که با این بیسوادی خود میتوانم خرده بگیرم به دوستان مدعی دانش.
و نسبت با صفا را که به من دادی را با جان و دل میپذیرم که گواهی خدا را دارم که چنین است. و اینکه کاش از دل این فضائی که برای به نقد کشیدن حاصل زحمت چندین ساله جوانانی بی غل و غش بوجود آمده به جای سعی در پاک نمودن صورت مسئله با همراهی و همدلی یتااهو را به رفیع ترین جایگاه ممکنه میرساندیم.
از بابت نگذاشتن پیغام آخر شما در سایت نیز عذرخواهی مینمایم چون از قراردادن شماره ای که گذاشته اید به نوعی منع قانونی دارم.امیدوارم بتوانم روزی بدور از هرگونه پیش داوری و به نیت خیر به مباحثه ای بنشینیم که از درون آن خیر و پاکی برون بتراود.
شاد باشید.
به نام اهورامردا
دوست و برادر گرامی جناب آقای اسفندیار نوذری با درود به شما : از اینکه بسیار جالب ومحترمانه جواب مرا دادید بسیار متشکرم - من هم تا حدودی با شما هم عقیده ام ولی راه این نیست و امیدوارم شما با من تماس بگیرید تا بهتر و بیشتر صحبت کنیم. سپاسگزارم. شاد و پیروز باشید.