برداشت از سایت یتااهو
نوشته به قلم سرکار خانم آناهیتا کیانی
تا نزدیک شصت سال پیش زرتشتیان ایران در شهرهای کرمان، یزد، تهران و دیگر شهرهای زرتشتی نشین برای از بین بردن تن در گذشتگان خود از دخمه یا برج خاموشان بهره میبردند که برخی از این دخمه ها قدیمی و کهنه میباشد و برخی دیگر نوتر که به وسیله آقای مانکجی لیمجی هاتریا که حدود 1233 خورشیدی از سوی پارسیان بمبءی برای بهبود وضع اجتماعی و دینی زرتشتیان ایران به ایران آمده ساخته شد که مدتی هم مورد استفاده بودند. پس از آن در تهران از میانه دهه 1310 و در کرمان پس از دهه 1320 ودر یزد پس از دهه 1340 دخمه ها تبدیل به آرامگاهها شدند.
دخمه دیوار دایره ای ضخمیمی به شکل برج است که بر بالای صخره ها و کوههای نه چندان بلند از خشت و گل ساخته شده است و پلکانی زمین هموار را به درب دخمه متصل می کرده است.
دخمه دارای چندین اتاق و احتمالا 2 طبقه بوده است و یکی از این اتاقها ویژهای به آتش سوزها بوده. فاصله دخمه از اتاق آتش سوزها حدود 150 تا 200 متر بود. کار آتش سوزها که معمولا 2 نفر بودند عبارت از این بود که از روزی که تن در گذشته را بهداخل دخمه می سپرند شبها تا 3 شب در آن اتاق که یک پنجره مستقیما" رو به دخمه داشت از سر شب تا بامداد آتش بسوزانند.
به درستی این آیین از آنجا سرچشمه میگیرد که چون بنا بر باور زرنشتیان روان در گذشته تا 3 شبانه روز در اطراف و بالای سر تن در گذشته در پرواز است تا پس از شب سوم به آسمانه پرواز کند در این مدت 3 شب نخست پس از مرگ از تاریکی و تنهایی نترسد.
پژوهش ها نشان میدهد که برجهای مکعبی شکل به بلندای تقریبی 10 تا 12 متر در نقش رستم شیراز روبروی آرامگاههای شاهان هخامنشی به نام کعبه زرتشت و دیگری که در پاسارگاد روبروی آرامگاه کوروش می باشد برای انجام همین آیین بوده که برخی از مستشرقین و پژوهشگران خارجی آنها را محل نگهداری آتش مقدس به وسیله مغان تصور کردهاند در حالیکه این 3 ساختمان بایستی جایگاه آتش سوزی سه شب اول مرگ و برای برگزاری مراسم بعد از به خاک سپاری در گذشتگان شاهان هخامنشی بوده باشد. شاید پرسش شود که چرا یکی از این ساختمانهای محل آتش سوزی سه شب اول مرگ روبروی آرامگاههای تخت جمشید ساخته نشده که برای این منظور استفاده شود. پاسخ این است که ساختمانهایی که برای این کار ساخته می شده دارای یک نقشه و اشل و مصالح مصرفی مشخص و معین نبوده که در همه آرامگاههای خاص و عام یکنواخت ساخته شود، در هر جایی آرامگاه بنا به چگونگی اوضاع محل و وضعیت مردم آن منطقه و امکانات ساختمانی موجود ساخته می شده است و شاید کافی بود که برای یک آرامگاه بزرگ تنها از یک اتاق 3*2 خشت و گلی استفاده شود.
سطح دایره داخل دخمه به چهار بخش تقسیم بندی شده است بخش ویژه مردها، زنها، کودکان و در پایان بخش چهارم که در مرکز دایره قرار داشته به چاه استودان نامدار است. استودان، چاهی است که در مرکز دخمه کنده شده که پس از پاک شدن استخوانهای تن در گذشته از گوشت، پوست و غیره (به وسیله مرغان لاشخور)، استخوانها را در آن چاه می ریخته اند.
گیرشمن در کتاب ایران از آغاز تا اسلام به این نکته اشاره می کند که پیشینیان مرده را نمی بایست به خاک بسپارند یا بسوزانند و یا در آب غرق کنند زیرا بیم داشتند که بدین وسیله سه آخشیج مقدس زمین، آتش و آب را آلوده سازند پس می توان عنوان کرد که عرضه تن مردگان به پرندگان در دخمه از زمانهای خیلی دور شاید از زمان مادها در سرزمین ایران رایج شده است و هدف پاکیزه ماندن خاک، آتش و آب بوده است.
یاری نامه: روش تدفین در ایران باستان، فریدون شیر مرد فرهمند، موسسه انتشاراتی فروهر 1377
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
در جهان فرمان کوروش، اولین منشور بود
سر به تعظیمش، سراسر بابل و آشور بود
سینه اسپارت را تا قلب یونان چاک کرد
پشت بخت النصر راسائیده و بر خاک کرد
ما از اسلاف همان خونیم و از آن ریشه ایم
پاسدار نام پاک پارس تا همیشه ایم
[گل][گل][گل][لبخند]